مسعود بصیری/
بیایید با هم صادق باشیم. واقعاً از روزهای پس از جنگ تاکنون صحنههایی را که امروز در لرستان و خوزستان به تصویر کشیده میشود دیده بودیم؟
نمیخواهم بگویم هیچ وقت در کنار هم نبوده یا دست یکدیگر را در مصیبتها و سختیها نگرفتهایم، چرا که اساساً انقلاب اسلامی بیش از 40 سال است که به خاطر همین با هم بودنها و سرمایههای اجتماعی استوار مانده و در قلوب آزادیخواهان جهان رسوخ کرده است؛ اما قبول کنیم که در این سالها خیلی چیزهای خودمان را فدای سیاست و اقتصاد کرده بودیم.
احزاب، ما را مشغول خودشان کرده بودند و هر روز شاهد حمله یک جناح و یک فرد به دیگری بودهایم. خدمت در میان برخیها جایش را به هوچیگری و دعوا داده بود و در این میان عده زیادی هم بودند که فقط تماشا میکردند و خوندل میخوردند. اما سیل خوزستان و لرستان خیلی از این دعواها را با خود برد و نشان داد که تصمیم اصلی را مردم میگیرند و فقط آنها هستند که میتوانند در بحرانها و موضوعات خاص، کشور را پیش برده و از مشکلات نجات دهند.
به همین دلیل هم هست که رهبر معظم انقلاب دیروز حرکت مردم در کمک به سیلزدگان را یک پدیده عجیب دانسته و ضمن یادگار خواندن آن از شهدا، تصریح کردند: در دهه 60 و در دوران دفاع مقدس هم جوانها همینجور با شوق و ذوق حرکت میکردند و فداکارانه میرفتند.
ایشان این حرکت زیبای مردمی در مقابله با سیل را با حرکت جوانان در دهه 60 مقایسه کردهاند و این خود به تنهایی نشان دهنده میزان توجه و رضایت ایشان از این شور و همدلی ایجاد شده در کشور است. در واقع باید سیل 98 را فصلی تازه در روابط اجتماعی و سیاسی ایران دانست . همانطور که جنگ با همه سختیهای خود برکات زیادی هم برای کشور داشت، امروز باید گفت سیل خوزستان و لرستان برکات مادی و معنوی زیادی به همراه داشته که طلیعه آن همدلیها و نشان دادن راهی تازه در سپهر مدیریتی و سیاسی ایران است.
باید گفت این روزها اگرچه مشکلاتی برای کشور و بویژه هموطنان سیل زده فراهم شده است، اما در ادامه با بازسازی تأسیسات و خانه های خسارت دیده، افق تازهای در برابر مردم ما قرار خواهد گرفت که رزمایش بزرگ آن مدتی است شروع شده و میتواند نویدبخش حرکتهای بزرگتری قرار گیرد. حرکتهایی که روزهای خوبی را برای کشورمان نوید میدهند، بخصوص آنکه غرب به سرکردگی آمریکا هم آخرین نفس های ایجاد مزاحمت برای کشورمان را میکشد و هر آنچه در توان داشته به میدان آورده ولی موفق به انجام خواسته خود نشده است.
آنهایی که قرار بود کریسمس را در ایران جشن بگیرند اکنون فقط میتوانند مانورهای رسانهای انجام داده و دست به کارهای احمقانهای مانند تروریست نامیدن سپاه بزنند؛ در حالی که میدانند این کار عملاً هیچ فایدهای نداشته و سپاه هیچ گاه مورد محبت آنها نبوده که امروز مورد غضبشان قرار گرفته و دچار مشکل شود.
آنقدر مشکلات غرب زیاد شده است که حتی پول های گاو شیرده آنها در منطقه هم نتوانسته گرهی از مشکلاتشان باز کند و روز به روز حتی در اتحادیه عربی هم اختلافات بیش از پیش رخ مینماید. سوریه از آنها کاملاً جدا شده، عراق را از دست دادهاند، فروش نفت ایران نه تنها به صفر نرسیده بلکه میزان آن به پیش از مارس سال 2018 برگشته، همبستگی های محلی و منطقهای رشد چشمگیری داشته و حتی مصر هم دیگر مثل گذشته در اردوگاه آنها قرار ندارد.
از سوی دیگر اروپا هم بشدت گرفتار مشکلات مالی خود به دلیل افت فروش کالا در جهان است؛ چین و روسیه ذخایر دلاری خود را کاهش داده و سازو کار مالی جدید برای خود ایجاد کردهاند؛ انگلستان در حال خروج از اتحادیه اروپاست و آمریکا با بحران جدی بدهی سنگین خود روبهرو است.
در این سوی آبها اما با وجود همه تحریمها، شرایط از استواری خوبی برخوردار است و حتی پیش بینی مضحک نتانیاهو برای خشکسالی در ایران هم درست از آب درنیامد و حالا مردم کشورمان جلوه زیبایی از فداکاریهای دوران دفاع مقدس را به نمایش گذاشتهاند که اگر بتواند مورد استفاده سیاستمداران قرار گیرد قطعاً گرههای بزرگی را باز خواهد کرد که عمده آن اتفاقاً در بحثهای اقتصادی خواهد بود.
مسئولان باید قدر این نعمت را بدانند و اجازه ندهند این سرمایه عظیم پس از پایان یافتن مشکلات سیل به سمت سیاست بازی انتخاباتی سوق پیدا کند، بلکه باید از این ظرفیت برای حل مشکلات مختلف استفاده کرد.
نظر شما